آیه 16 سوره مریم
<<15 | آیه 16 سوره مریم | 17>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و یاد کن در کتاب خود احوال مریم را آنگاه که از اهل خانه خویش کنار گرفته به مکانی به مشرق (بیت المقدس برای عبادت) روی آورد.
و در این کتاب [سرگذشتِ] مریم را یاد کن هنگامی که از خانواده اش [در] مکان شرقی کناره گرفت.
و در اين كتاب از مريم ياد كن، آنگاه كه از كسان خود، در مكانى شرقى به كنارى شتافت.
در اين كتاب مريم را ياد كن، آنگاه كه از خاندان خويش به مكانى رو به سوى برآمدن آفتاب، دورى گزيد.
و در این کتاب (آسمانی)، مریم را یاد کن، آن هنگام که از خانوادهاش جدا شد، و در ناحیه شرقی (بیت المقدس) قرار گرفت؛
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
انتبذت: نبذ: انداختن چيزى از روى بى اعتنايى. يا انداختن مطلق، خواه انداختن معمولى باشد مانند: «لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ» (قلم/ 49) و خواه معنوى، مانند: «فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ» (آل عمران، 187). انتباذ: اعتزال و كنار شدن. «انتبذ فلان: اعتزل و تنحّى فى ناحية» .
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا «16»
و در اين كتاب، مريم را ياد كن، هنگامى كه از خاندانش جدا شد و در مكانى شرقى قرار گرفت.
فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا «17»
آنگاه دور از ديگران براى خود پردهاى قرارداد، در اين هنگام ما (روحالقدس) روح خود را به سوى او فرستاديم، پس به شكل انسانى راست قامت بر او نمايان شد.
نکته ها
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: مريم يكى از چهار زن نمونه است. «1»
«نَبذ» به معناى دور افكندن چيزى از روى بىاعتنايى به آن است و «انتباذ» به گوشهگيرى كردن از مردم گفته مىشود. از آنجا كه مريم وقف مسجدالاقصى شده بود، لذا گوشهاى در شرق مسجد را براى خود برگزيده بود.
پیام ها
1- يكى از وظايف رهبران دينى، بزرگداشت پاكان تاريخ است. وَ اذْكُرْ ...
2- تاريخ زنان قهرمان نيز همچون تاريخ مردان بزرگ بايد زنده نگه داشته شود. «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ»، «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ» «2»
3- براى عبادت، مكان خلوتى را انتخاب كنيم. «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً»
4- عبادت، زمينهى نزول الطاف الهى است «فَاتَّخَذَتْ- فَأَرْسَلْنا»
5- جدا كردن وآويختن پرده در جايى كه بانوان عبادت مىكنند، يك ارزش است. «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً» مريم براى عبادت در گوشهاى از مسجد،
«1». بحار، ج 14، ص 201.
«2». مريم، 41.
جلد 5 - صفحه 254
پردهاى آويخته بود.
6- جبرئيل نزد خداوند مقام والايى دارد. «رُوحَنا»
7- فرشتگان مىتوانند بدون آنكه تغيير ماهيّت دهند، به شكلى در آيند كه انسان آنها را ببيند. «فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً»
8- گاهى براى انجام برخى مأموريتها بايد چهره عوض كرد. «فَتَمَثَّلَ لَها»
9- تربيت بايد گام به گام باشد. خداوند ابتدا داستان تولّد يحيى را از پدر و مادرى پير نقل كرد، سپس تولّد عيسى را بدون پدر بيان فرمود. «فَتَمَثَّلَ لَها»
10- جبرئيل نزد غير انبيا نيز مىرود. «فَتَمَثَّلَ لَها»
11- زن، مىتواند به مقامى برسد كه فرشته با او تماس بگيرد. «فَتَمَثَّلَ لَها»
12- قدرت و ارادهى خداوند، در چهارچوب وسايل و علل محدود نيست، بلكه بر آنها غالب است. «فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا «16»
بعد از ذكر قصه حضرت زكريا و يحيى، قصه حضرت مريم و عيسى را فرمايد براى اقتداى امت در وظايف طاعت و عبادت به ايشان و آگاهى به معجزه آن حضرت از اخبار به آن:
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ: و ياد كن اى پيغمبر در قرآن قصه مريم بنت عمران بن ماثان را، و او هميشه در مسجد بيت المقدس مشغول به عبادت بود و به وقت عذر در خانه خاله خود رفتى و بعد از ظهر به مسجد آمدى. وقتى در خانه خاله به غسل محتاج بود، محلى طلب كرد كه از اهل خانه دور تا در آنجا غسل نمايد.
إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها: چون به گوشهاى رفت و منفرد شد از خانه و قوم خود.
مَكاناً شَرْقِيًّا: در جائى كه جانب شرق بيت المقدس بود يا شرقى آفتاب يا شرقى خانه خاله خود. على بن ابراهيم فرمايد: بيرون آمد به طرف درخت خرما «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا «16» فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا «17» قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا «18» قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا «19» قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا «20»
قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا «21»
ترجمه
و ياد كن در كتاب مريم را هنگاميكه كنارهگيرى كرد از كسانش در جائى از جانب مشرق
پس گرفت از برابر ايشان پردهاى پس فرستاديم بسوى او روح خودمان را پس متمثّل شد براى او بصورت انسانى درست اندام
گفت همانا من پناه ميبرم بخداى بخشنده از تو اگر هستى پرهيزكار
گفت نيستم من مگر فرستاده پروردگارت تا ببخشم بتو پسر پاكيزهاى
گفت از كجا ميباشد مرا پسرى با آنكه دست نرسانده بمن انسانى و نبودم زناكار
گفت اينچنين گفت پروردگار تو كه آن بر من آسان است و تا بگردانم آنرا علامتى براى مردم و رحمتى از ما و بوده است امرى مقرّر شده.
تفسير
خداوند تعالى بعد از قصّه حضرت زكريّا و يحيى شروع بذكر قصّه مريم و عيسى عليه السّلام نمود براى نسبت ايشان با يكديگر و شباهت احوالشان و اينكه قدرت خداوند در ولادت عيسى عليه السّلام بىپدر بيشتر ظاهر شد از ولادت يحيى از پدر پير و مادر نازا باين تقريب كه فرمود اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ياد كن در قرآن از قصّه مريم بنت عمران وقتى كه اعتزال و كنارهگيرى نمود از اقوام و عشاير خود براى عبادت در مكانيكه از اماكن شرقى بود براى آنكه آفتاب رو باشد و بعضى گفتهاند ميخواست غسل كند و سرش را شانه نمايد و پردهاى آويخت براى آنكه از كسانش مستور باشد و از اينجا معلوم ميشود كه حجاب در شرايع سابقه هم ثابت بوده و اختصاص بدين مقدّس اسلام ندارد چون اگر نبود حضرت مريم عليها السلام از كسان خود اتّخاذ حجاب نميفرمود ناگاه جبرئيل كه ملقّب بروح الامين
جلد 3 صفحه 467
است از جانب خداوند نزد او آمد بصورت جوانى زيبا و خوش اندام مريم از نهايت عفّت بوحشت افتاد و گفت من پناه ميبرم بخداوند رحمن از تو اگر با تقوى و پرهيزكارى چون شخص خدا ترس اگر اتفاقا قصد سوئى به كسى داشته باشد اگر طرف از شرّ او پناه بخدا ببرد از آنقصد بر ميگردد و اگر متوجّه نباشد كه آن عمل سوء منافى با تقوى است متوجّه ميشود مانند آنكه بگويند اگر مسلمانى مردم آزارى مكن جبرئيل گفت آسوده خاطر باش كه من از طرف همان خداى رحمن كه پناه باو بردى آمدم تا ببخشم بتو از جانب او و بعضى بجاى لأهب ليهب قرائت نمودهاند يعنى تا ببخشد او بتو پسرى كه پاك و پاكيزه باشد از گناه و اخلاق رذيله بتوسط دميدن من در پيراهن تو روح او را مريم گفت از كجا باشد براى من چنين پسرى با آنكه دست بشرى بمن نرسيده از راه حلال و هيچگاه العياذ باللّه زناكار نبودم جبرئيل گفت اينچنين گفت پروردگار تو كه آن براى من آسان است و اين كار را ميكنم براى آنكه وجود آن پسر را از مثل تو زن پاك دامنى بدون پدر علامت و دليل قدرت خود قرار دهم براى خلق و تا رحمتى باشد از من بر بندگان كه هدايت و ارشاد شوند بتوسط او براه راست و دين حقّ و اين كار از قضاى حتم و حكم قطعى الهى بود كه در علم ازلى گذشته بود واقع شود و شد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اذكُر فِي الكِتابِ مَريَمَ إِذِ انتَبَذَت مِن أَهلِها مَكاناً شَرقِيًّا «16»
و ياد كن در قرآن مجيد مريم را زماني که دوري كرد از اهل و عشيره خود
جلد 12 - صفحه 427
براي اشتغال بعبادت در مكاني که طرف مشرق شمس بود وَ اذكُر فِي الكِتابِ مَريَمَ يكي از زنان دنيا که داراي مقام عصمت و طهارت بودند مريم بود بلكه ميتوان گفت در قبل از اسلام زني بمقام مريم نرسيد و اينکه خواهر زن زكريّا بود که يحيي و عيسي پسر خاله يكديگر بودند و چون مادرش نذر كرده بود در حال حمل که او را محرّر قرار دهد که در بيت المقدس مشغول عبادت باشد و آلوده بدنيا و اهل دنيا نشود و چون زائيده شد دختر بود لذا ذكريا مقرر داشت که مريم در گوشه خارج از جامعه بعبادت اشتغال داشته باشد و شرح اينکه قصّه را در سوره آل عمران آيه 131 الي 134 مفصلا بيان شده إِذِ انتَبَذَت مِن أَهلِها نبذ دور انداختن است انتباذ قبول دوريست که گوشه برود که رفت و آمد نباشد و بعبادت ذكر نماز و ساير عبادات اشتغال داشته باشد و باحدي توجه نداشته باشد بنظرش آمد مكانا شرقيا از براي شرق و غرب دو معنا كردند يكي طلوع و غروب شمس ديگر تابش آفتاب و اينکه دو اصطلاح عكس يك ديگر است.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 16)- سر آغاز تولد مسیح (ع): بعد از بیان سر گذشت یحیی (ع) رشته سخن را به داستان تولد عیسی (ع) و سر گذشت مادرش مریم میکشاند، چرا که پیوند بسیار نزدیکی در میان این دو ماجرا است.
اگر تولد یحیی از پدری پیر و فرتوت و مادری نازا عجیب بود، تولد عیسی از مادر بدون پدر عجیبتر است.
ج3، ص83
اگر رسیدن به مقام عقل و نبوت در کودکی، شگفتانگیز است، سخن گفتن در گهواره آن هم از کتاب و نبوت، شگفتانگیزتر است.
و به هر حال هر دو آیتی است از قدرت خداوند بزرگ، یکی از دیگری بزرگتر، و اتفاقا هر دو مربوط به کسانی است که با هم قرابت بسیار نزدیک از جهت نسب داشتند چرا که مادر یحیی خواهر مادر مریم بود، و هر دو زنانی نازا و عقیم بودند و در آرزوی فرزندی صالح به سر میبردند.
آیه میگوید: «و در کتاب آسمانی قرآن از مریم سخن بگو آنگاه که از خانواده خود (به صورت متواضعانه و گمنام) جدا شده و در یک منطقه شرقی قرار گرفت» (وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا)
.او در حقیقت میخواست مکانی خالی و فارغ از هر گونه دغدغه پیدا کند که به راز و نیاز با خدای خود بپردازد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم